127. نمایشگاه و دخترگلم شهریور 94
نفسم ... دخترم ...زندگیم آخرین روزهای تابستان همه حال و هوای مدرسه دارند . ما هم استثناء نبودیم ..یکروز گرم من و شما و یایا فروغ و دایی مهدی راهی نمایشگاه شدیم برای شما خوشگل خانم تا همه وسایل مدرسه و کلاس اولت را تهیه کنیم.. با دیدن ان همه غرفه و وسایل رنگارنگ خیلی خوشحال شدی ..از این غرفه به اون غرفه .. تا عصر که پدر بیاد کلی خرید کردیم از کفش و کیف گرفته تا دفتر و مداد و .... یک میز و صندلی صورتی قشنگ هم برات خریدیم.. ان روز تابستانی خیلی بهمون خوش گذشت/ &nbs...